جدول جو
جدول جو

معنی ماه گرفتن - جستجوی لغت در جدول جو

ماه گرفتن
خسوف شدن، لکه شدن صورت یا عضوی از بدن بطور دایم. توضیح مردم پندارند که در هنگام کسوف ماه مادر چنین شخصی با ناخن صورت یا عضوی از بدن خود را خارانده همانجا در طفلی که در شکم داشته لکه دار شده
فرهنگ لغت هوشیار
ماه گرفتن
((گِ رِ تَ))
افتادن سایه زمین بر روی ماه، خسوف
تصویری از ماه گرفتن
تصویر ماه گرفتن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از راه گرفتن
تصویر راه گرفتن
روانه شدن، رونده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مایه گرفتن
تصویر مایه گرفتن
مایه گرفتن برای کسی. بد گویی کردن از او
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راه گرفتن
تصویر راه گرفتن
((گِ رِ تَ))
راه را سد کردن، سر راه را گرفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ماهی گرفتن
تصویر ماهی گرفتن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
मछली पकड़ना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ماه گرفت
تصویر ماه گرفت
خالی که در صورت خوبان پدید آید، خسوف، ماه گرفتگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تماس گرفتن
تصویر تماس گرفتن
پرماسیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ماه گرفتگی
تصویر ماه گرفتگی
خسوف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بها گرفتن
تصویر بها گرفتن
ارزش پیدا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پای گرفتن
تصویر پای گرفتن
پا گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاغ گرفتن
تصویر زاغ گرفتن
عیب گرفتن طعنه زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساز گرفتن
تصویر ساز گرفتن
هماهنگ شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سال گرفتن
تصویر سال گرفتن
یادبود برای مرده گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار